خاطرات شیرین زندگی کودکانه

متن مرتبط با «صم بکم عمى فهم لایعقلون:» در سایت خاطرات شیرین زندگی کودکانه نوشته شده است

اعتراف صمیمانه سوتی ها!

  • برترین ها:با توجه به استقبال شما خوانندگان از مطالب درج شده با عنوان "اعتراف صميمانه سوتي ها" و اعترافات شما خوانندگان در بخش نظرات کاربران، تصميم گرفتيم گزيده اي از مطالب ارسالي شما در بخش نظرات را با نام ارسال کننده در اين مطلب درج کنيم. من: دیروز داشتم بایکی حرف میزدم .گف می دونی تو مصر 74 نفر تو یه مسابقه فوتبال مردن؟ گفتم بابا این مصریا دیوونن مگه ندیدی چه بلایی سر این قذافی بد بخت اوردن؟ اونم نه گذاشت ونه برداشت گف :قذافی تو لیبی بود نه تومصر منم هیچی نگفتم.خب چیزی نداشتم بگم. سرو: من وقتی بچه بودم عادت داشتم با تنها خواهرم که دوسال ازم بزرگتره بخوابم ،بعضی شبها هم مایعات زیاد می خوردم و خواب دریا رو می دیدم بیچاره خواهرم ! صبح که از خواب بیدار می شدم خواهرم می گفت باز منو خیس کردی و من قیافه حق بجانب می گرفتم و می گفتم تو خودتم خودتو خیس کردی نگاه کن به شلوارت ببین تا کجا خیس شده ... لامصب کلیه هام مثل ساعت کار می کرد!!!,اعتراف صمیمانه سوتی ها! ...ادامه مطلب

  • صم بکم عمى فهم لایعقلون

  • درس معارف بود. میدانستم موضوع درس چیست و مباحثش در چه زمینه ای است -با عرض خسته نباشید به خودم- اما جزئیات مطالب و محتوای درس را نمیدانستم. سوالات توزیع شد و باز هم دیدم سوالات کمی برایم نا آشناست. از مغرب و مشرق و زمین و زمان نوشتم. مثلا چگونه مواد غذایی در بدن مادر تبدیل به شیر میشود تا برهان نظم و علیت که در دبیرستان خوانده بودم. اما نقطه ی طلایی برگه این جمله بود:«جناب استاد برای من کاری نداشت که عین محتوای کتاب را برایتان کپی کنم اما شما با روش زیبای تدریس خود به ما یاد دادید که چگونه تنها به منابع اکتفا نکنیم. گفتید در دین عقل هم سهیم است و نباید «صم بکم عمى فهم لایعقلون» بود. پس من ترجیح دادم مفهوم را بفهمم ولی کپی نکنم بلکه از دانسته های خود بنویسم.»بیست گرفتم! خدایا مرا ببخش.,صم بکم عمى فهم لایعقلون: ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها