همینجوری ننوشته:دوست داشتم الان تهران بود.....بعدشم میرفتم مشهد
دوست دارم ارامگاه ابوعلی سینا تو همدانم ببینم
حاج منصور
امروز بازم دلم گرفت ... حاج منصرو گذاشتم وشروع کردم به غصه خوردن .. امروز یه عکس دگه از حسین پیدا کردم ... اخ ک دارم اتیش میگیرم
همه ی خاطراتش مثه یه فسلم از جلو چشمم میگذره ... تهه دلم بدجور سنگینی میکنه ... دوست دارم بغضمو بشکنم و از تهه دل گریه کنم.. حاج منصور ارضی با یه سوزی وقتی میگه ..میرود و نمیرود ناقه به سوی منزل .. اصلا بدجوری اتیشم میزنه!!! کاش سالی دوبار محرم داشتیم .. کاش ایام عاشورا سالی دوبار بود!!
کاش یه بار میشد برم کربلا ... میگن حال و هوای بین الحرمین خیلی قشنگه
گرد وغبار قافله روی دلم نشسته...غربت کاروانیان قلب مرا شکسته
اتیش گرفتم خدااااااااااااااااااااااااا
خاطرات شیرین زندگی کودکانه...
برچسب : شایعه,حاج منصور ارضی , نویسنده : علیرضا khatratshirin بازدید : 1123