این شاخه گل ناقابل را از من بپذیر...( دلنوشته ای ازعلیرضا)

ساخت وبلاگ
اشک در چشمانم حلقه زده بود
و سعی کردم بغضم را فرو خورم
و تو رویت به مردمان خیابان بود و راهی که باید سپری می شد
چه خوشبختی بزرگی که تو اشک هایم را ندیدی
و در لحظه ی وداع
تمام همتم را به کار گرفتم و خندیدم
و اندکی دورتر
بغضم شکست
و های های گریه ام به آسمان بلند شد
گویی دیدگانم نیازمند برف پاک کن هستند
چشمانم چیزی را نمی بیند
جز کور سویی از نورهایی محو که تلاش می کنند از لابه لای سیل اشک هایم به چشمم نفوذ کنند
لحظه ای درنگ می کنم تا آرام شوم
همه ی نَفَس های امروز از مقابل چشمانم رژه می روند
چشمانت
لبخندت
مهربانی ات
آه که من چقدر تشنه ی بوسیدنت بودم
و دستانت را در آخرین لحظات در دست گرفتم
کاش آنها را به گرمی می فشردم
کاش تنگ در آغوشم می فشردمت
کاش می توانستم برای تمام روزهای تنهایی که پیش رو دارم
از تو توشه ای برگیرم
از مهرت
از بودنت
از شیرینی حضورت
کاش می دانستی که حضورت برای دل رنجورم چه غنیمت بی نظیری است
نمی خواهم و نمی توانم تمام دردهای دلم را برایت باز گویم
تا خاطر نازنین نگارم را نرنجانم
ولی امروز به یمن زیبایی لبخندت
من نیز خندیدم
و خوشی هر چند کوتاه مهمان دل من شد
مهربانم
دیدگانم همیشه آستان ارادت توست
"کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست"
دلم برایت تنگ است
هرچه نزدیک تر می شوی من دلتنگ تر می شوم
با آنکه می دانم دیداری دوباره خواهد بود
ولی به وسعت تمام دلتنگی های عالم دلتنگم
کسی به پنجره ی ماشین ضربه می زند
نگران حال من است
از انسان های شریف با لباس فرمی که امروز دانستم چرا من اینان را تا این حد می ستایم
-کمک می خوایید؟
حالتون خوبه؟
-ممنون
خوب می شم
ناگهان دلتنگ سفر کرده ام شدم
-خدا پشت و پناهش
اگر کمکی خواستید
ما در خدمتیم
-ممنون
باز من و پنجره ی بسته و صدای موزیک
و پرواز به خاطرات شیرین دیدار
امروز را قاب می کنم
و بر دیوار دلم برای همیشه نصب می کنم
تو این همه صفا و لطف و زحمت
و من تنها شاخه گلی تقدیم تو کردم
روسیاهم از همه ی کوتاهی ام
آن را از من بپذیر مهربانم
تنها بضاعت من همان بود
هر چند هرگز ارزشی برابر با حضور پر ارزشت ندارد
لیک "برگ سبزی است تحفه ی درویش"
به پاس تمام خوبی هایت و جبران تمام مهربانی هایت


خاطرات شیرین زندگی کودکانه...
ما را در سایت خاطرات شیرین زندگی کودکانه دنبال می کنید

برچسب : این شاخه گل ناقابل را از من بپذیر,( دلنوشته ای از علیرضا) , نویسنده : علیرضا khatratshirin بازدید : 972 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1392 ساعت: 17:15

نظر سنجی

دوست دارم نظرتونو درمورد وبلاگ خودتون بدونم؟

خبرنامه