پسر هیکلی و عضله ای که رفتن قوی شدن برای جون مردم بهش حمله کردن و کیفشو کشیدن و خودشم زمین زدن اما بازم این خانوم محترم از اونجا که کل حقوق و موبایل و هزار بدبختی تو کیفش بود کیفشو رها نکرد با صدای جیغش همه بیرون پریدیم اما اون دو تا تیزبر کشیدن و هیچ کس جرات نکرد جلو بره تا زنگ بزنیم به ۱۱۰ خانومه از بس لگد خورد و از ترس تیزبر کیفو رها کرد و جناب آقایان دزد قویمندان ددروووووووووو ای ول عضلهاینم از اخبار محله شگفت انگیز ما انشالله که آخریش باشه
تشکر
از اینکه همیشه منو همراهی میکنید بسیار تشکر
و یه نفرین برای دزدان عضله ای انشالله عضله هاتون منهدم باد.
خاطرات شیرین زندگی کودکانه...
ما را در سایت خاطرات شیرین زندگی کودکانه دنبال می کنید
برچسب : روزانه نوشت, نویسنده : علیرضا khatratshirin بازدید : 995 تاريخ : جمعه 9 تير 1391 ساعت: 22:43